سهم ونفوذ اعضای حزب اسلامی حکمتیار در دولت اقای کرزی
حسن پیمان حسن پیمان


گلبدین حکمتیاربا این پیام خونبار خود یکی از متعهدترین ومصمم ترین ماجراجوی جنایت پیشه در حرفۀ"جنایات فاشیستی" ضدبشری خود در تأریخ  ثبت میگردد...ا

طرح مسئله

 پیشگفتار*

مختصر شجرۀ حکمتیار_*

سابقۀ سیاسی_*

 وابستگی وارتباطات او به خارج_*

خصوصیات وویژه گیها_*

 آغاذ فعالیتهای خرابکارانه_*

شخصیت کاذب حکمتیار_*

جنایات فاشیستی حکمتیار_*

 سهم ونفوذ اعضای حزب اسلامی حکمتیار در دولت فاسد-فاشیستی اقای کرزی_*

یک بررسی اجمالی  پیرامون پیام خونبار فاشیستی حکمتیار در روز عید سعیدفطر علیه هزاره وسائیر_*

ملیتهای تحت استبداد

 استنتاج اخیری از این سخنان_*

منابع ورویکردها_*

 

پیشگفتار

یک طرف جور رقیب ویکطرف جور رفیق

ماغریبان در میان این دو آتش سوختیم

***

هرچند تبصره بالای همچو جنایتکاران منزوی وناکام ومنفور عامه که خشت سالمی در شخصیت ایشان باقی نمانده است؛ ورد زبانها ساختن دوبارۀ نام وشخصیت انان که طبق اهداف خود ایشان بوده وعمدأ با طرح همچواهداف خونبار  و بحث انگیز منجر به احیای دوبارۀ شخصیت  برایشان میگردد ؛  زاید بنظر میرسد.و عین اشتباهی خواهد بودکه در دولت دموکراتیک حدود سه دهه قبل نیز صورت گرفته بود که در اینجا نیز  عین تکرار اشتباه خواهد بود. زیرا: در ان زمان نیز بخاطر انکه چهره های شرر افگنانه وجنایتکارانۀ  گلبدالدین حکمتیار وسائیر رهبران تنظیمهای جهادی دست پروردۀ پاکستان و ساخت غربی را به مردم به نمائیش گذاشته باشند؛ عکسها وپورتریتهای بزرگ ورنگه با ابا وقبا وریش وعمامه وتسبیح باچنان دبدبه ودغدغه بخاطر تبلیغ ومعرفی این جانیان به شهروندان با شجره وسوانح انها تحت عناوین" با این چهره های سیاه جنایتکاران و اشرار اشنا شوید و..."در همه در و دیوار ها و جاده ها وخیابانها وموئسسات  ودر بین مردم نصب گردیده وبطور گسترده چنان انتشار واشتهارداده بودند که کار اصلی وهدف واقعی این جنایت کاران ومزدوران اجنبیها را  در واقع  دراین رابطه اسان ساخته بودند که به زود ترین فرصت وبه سرعت به نام وچهره وشهرت آنان همه مردم در سراسر جامعه اشنا وبلدیت حاصل نمودند پیش از ان هرگزبا نام ونشان انها کوچکترین بلدیت و آشنائی نداشتند . ومردم متدین ومسلمانان خوش باور وصادق که تحت تبلیغات مستقیم ذهر اگین دشمنان دموکراسی ودولت دموکراتیک  وقت چه ازطریق داخل وچه از بیرون مرزی با یک سر وهزاران زبان تحت عنوان " کفر والحاد وکمونیسم  وغیره.."قرار داشتند واز جانبی هم؛ قرنها وسده ها نفوذ ونهادینه شدن دین سنتی با ذهنیت کوروبستۀ قبیلوی ان در بستر این جامعه بستۀ سنتی  وهمچنان برخی برخورد های تند روانه وخشونتبارباند های بر سر اقتدارمانند حفیظالله امین وحزب(دموکرات) ان در هرمهای قدرت ومهره های کلیدی ؛ باعث شد تا به تدریج نارضائیتها را درجامعه خلق نماید ومردم متدین ساده وبی الائیش ما که تشنۀ همچو تبلیغات به نفع دین بودند این عکسها وپورتریتها وقیافه ها وچهره ها ی ظاهری ساختگی  مذهبی را دیده وملاحظه نمودند که  ظاهرأ همه نماندگی ازاسلام ومسلمان بودن ومتدین وروحانی بودن را به نمائیش گذاشته است وتبلیغات هم از جانب دشمنان  علیه دولت نوبنیاد در دفاع از این جنایت کاران به شدت جریان داشت وتیرور ودهشت ووحشت نیز هرروز به پشتیبانی جهانی ازجانب این شرارت پیشه گان بالای مردم تحمیل میگردید ؛ ترس وبیم در سراسر جامعه در حال مستولی وروز بروز مسلط شده میرفت ؛ و مردم مظلوم ونا آگاه ما که از  عقب این پرده های سیاه واز چهره های سیاه پنهانی  این جنایتکاران مزدور دالر وکلدار وملیشۀ بیگانگان آگاه نبوده و کور کورانه ودر تاریکی به این چهره های تصنوعی ریا وشیطانی پناه اورده برضد دولت باایشان همکاری نمودند وهست وبود خود را به خدمت این تیروریستها وحتا به مرکب واسپ ومواشی انها جو، جواری  وتنورهای نان برای ایشان پخت وپذ وتهیه نموده وحتا از دادن جای وخانه وپناه گاه به ایشان بنام (اسلام ولشکر خدا !؟) از خود دریغ نکردند و انها را بر حمایت ووساطت دیگران ومحافظه کاران مرتجع بنام لشکر خدا ومجاهد اسلام  برشانه های خود بالا نمودند؛ که در حقیقت امراین نوع ریکلامها ونمایشات سراسری بجای تخریب انها به این منافقین شیطان صفت بویژه مانند حکمتیار؛ هنوز یک شخصیت مذهبی ورهبری اسلامی را احیا نمود!؟  واین در حالیست که قبل از این اشتهارات علیه این جانیان در بارۀ انها نتنها در بین مردم نا آگاه ما حتا در حلقه های سیاسی ودر بین کروه ها وسازمانها واحزاب نیز کسی روی سیاه شیطانی انها را ندیده وبه ان تناسب قبلی در بارۀ شخصیت وسوانح انها کسی چیزی ندیده ونشنیده بود واشنائی نداشته اند که در  سراسر جامعه پخش ونشر گردید.! ومورد تبصره ونقل مجالس در هر گوشه وکنار مملکت قرار گرفت وبد گوئیهابر علیه دولت شدت یافت.واکنون نیز ازاین اعلام رسمی این پیام خونین نسلکشی  خشونتبار وبحث بر انگیزحکمتیار که او در پرتگاه سقوط ونیستی قرار دارد میخواهد توجه سیاسیون ونخبگان احزاب وگروه ها ومردم را در داخل وبیرون مرزی از این طریق  به خود متوجه بسازد واساسآ برسر این اقدام ماجرا جویانه وجنایتکارانۀ وی  به همین ترتیب  بحثها وتبصره ها صورت گیرد واحیای شخصیت شود وحضور وهستی خود را در انظار مردم واربابان دالری وکلداری خود نشاند هد که از لحاظ سیاسی هنوز هم زنده هست وباز هم در خدمت غلامی ونوکری آنها  آماده هست!؟ دیگر هیچ کاری که  ازاو صورت بگیرد؛ ساخته نیست.وبه این ترتیب  به مثابۀ یک شخصیت جانی وگنهکار ضد صلح وسلم وثبات وضد انسان و ضد بشریت ویک فاشیست مصمم ومتعهد در عمل؛ خود را به نمائیش میگذارد ...ا

مختصر شجره:_ مطالب ، مضامین ومقالات وآثار معتبر ومستند که اکثرأ؛ بسا موئثق وشفاف هستند در مورد گلبدالدین حکمتیار" رهبر حزب اسلامی حکمتیار" به حد کافی موجود بوده واز آغاذ فعالیتهای سیاسی-مذهبی-فاشیستی او به اینسو به حد وافر در مطبوعات ورسانه ها وتار نما ها وصدا وتصویر وسائیر نشرات وکارتونهای دلچسپ اوکه نمایانگر واقعی وبیان عینی از ارتکاب اعمال ناجائیز وناپسند از انواع فساد وجنایات واز انواع قتل وغارت ونسلکشیها واز عدم ثبات واراده وایمان او در راهی که برگزیده است ونبود متانت وشهامت وی در امر جهاد واقعی که در راه اسلام باشد، نه در راه تأمین منافع خارجیان ومزدوران انگریزی وپاکستانیها!؟؛و از دروغ وکذب وریا وشیطنت وابستگیها و مزدوریهای عیان وآشکارای وی وبویژه محترم وپیشقدم وسرشناس وعزیز ونازدانه  بودن وی نزد-ای-اس-ای- این خون اشامترین شبکۀ تیروریستی ویگانه مرکز پناه گاه تیرویستهای القاعده وطالبان در سطح جهانی در پاکستان به تأید از اعترافات جنرال نصرالله بابر وجنرال حمیدگل روئسای متقاعد پیشین -ای-اس-ای- اما (فعالترین مشوره دهنده وهدایت وسمت وسو دهندۀ تیروریستان) وبا گروهی از کرنیلان وجرنیلان مزدور به انگلیس پاکستانی ویگانه دشمنان سوگند خوردۀ افغانستان؛ همه به شکل گسترده وهمه جانبه به چاپ وبه نشررسیده است که؛ کم وبیش تمامی مردم آگاه وبیدار افغانستان در سطح ملی وبیرون مرزی از چگونگی ماهیت وشخصیت منفی ونا مطلوب ضد ملی وضد بشری وضد اسلامی وی امروز به حد کافی واقف ومطلع اند که تذکرات آن تکراری خواهد بود.معهذا در این مختصر صرف با اختصار و بطورعام وبویژه پیرامون "پیام خونبار ونفاق افگنانه وجنگی وخصومت بر انگیز شیطانی او علیه مردم شریف هزاره وشیعی وسائیر ملیتهای تحت استبداد "بطور موئجز بروی واقعیتها ورویکردهای عینی تأریخی مثال گونه بر میشماریم که بیشتر در میان مطبوعات و میان همه مردم ما  زیاد تر شایع است که از همین دیدگاه ها به او مینگرند...! _البته در این مختصر بیشترینه مطالب از یک مقالۀ تحلیلی وانتقادی به قلم نویسندۀ بنام اقای"مجاهد" تحت عنوان"پرسشهای که پاسخ انها روشن نیست"؛ در اپریل/2013م در سایت آریائی انتشار یافته بود  که در اینجا نیز طور  فشرده اقتباس وانتقال گردیده است...1

اقای حکمتیاررا اقای مجاهد در مقالۀ یاد شدۀ شان چنین معرفی مینمایند که درزیر؛ با ایجاز تذکر میابد: حکمتیار فرزند حاجی عبدالقدیردر 1947م در ولایت شمالی قندز به ولسوالی امام صاحب به دنیا امده است... وروایت زیادی وجود دارد که حکمتیار از اخلاق حمیده ای بر خور دار نبوده است... او از دوستان نزدیک شخصی  معروف به "کرینکار" و"یوسف سرخه" بوده که هردوی انها کشته شده اند و... واشتباهاتیکه در ایام  (مست بلوغیت) و در نوجوانی انجام داده  است اخلاق اجتماعی ودینی اورا زیر سوال برده است...واقای مجاهد ادامه داده میگوید که؛ بد ترین صفات را به او پیوند میزنند وروابط بد اورا با کرینکار متهم مینمایند. وگذشته از اینکه رقبای سیاسی چنین صفات  را به او مستند سازی میکنند و"کرینکار"را به عامل بد نیز متهم میکنند و..."(1)- وهمچنان در دورۀ تحصیلی در دانشگاه پولی تخنیک کابل وتظاهرات زمان دهۀ دموکراسی تاجدار!؟ " طائیفۀ سلطنتی"همچو شایعات در بین جوانان ومظاهره چیان ودانشگاه ها علیه حکمتیار نیز ورد زبانها بود. وبخاطر انکه اغراض سیاسی تعبیر نگردد از پیچش وشرح بیشتردر همچو مسائیل خصوصی او در این رابطه در اینجا خود داری میگردد. وگذشته از ان قرار شایعات ونشرات درتار نما ها و رسانه های امروزی؛ وهابیها به تازه گی به تقلید  و پیروی  از  باداران  غربی  خو د "همجنس گرائی!؟" را نیز ازاد اعلام نموده اند .؟ا

سابقۀ سیاسی آقای حکمتیار:_   یک : _ حکمتیار رهبر حزب اسلامی حکمتیار؛ بعد از انکه شامل دانشگاه پول تخنیک کابل میگردد برای رفع اشتباهات ومصئونیتهای بعدی اخلاقی واجتماعی وفعالیتهای بی غل وغشتر سیاسی-مذهبی بخاطر احیای شخصیت باختگی خود به اسلام پناه میبرد. به ریش وبروت تسبیح وسجاده متوسل گردیده  وبا یاران خود شامل جمعیت اسلامی شاخۀ (اخوان المسلمین) مشهور   به" "اخوان الشیاطین؟!" وبعدأ به "حزب اسلامی" فعالیت نموده وبزودی از ایدیو لوژی افراطگرائی متأثر گردیده دچار انشعابات میگردد که به اثر ان؛ حکمتیار با عدۀ از همفکران افراطی بنیاد گرای خود به قول وادعای خودش گویا این حزب را خودش بنیانگذاری نموده است وخود را از موئسسین نهضت اسلامی در افغانستان میداند که بعدآ این ادعای او از جانب عدۀ پیشقدمتر از او کاملأ رد میگردد وبدون هیچ دلیل موئجه اصرار میورزد که حزب او اولین حزب اسلامی بوده است وخود او موئسس نهضت اسلامی در افغانستان بوده است و..؟! (2)- وگلبدالدین که از آوان جوانی به دروغگوئی وکذب وریا ودو زبانی وخودکامگی وخود سری وبی اعتنائی وبه سائیر پدیده های منفی ونا مطلوب آغشته بوده است ادعا های او در این موارد به دلائیل ذیل از سوی یاران نزدیک او کاملأ رد گردیده است؛  الف : _ که حتا از شخصیتهای طراز اول حزب اسلامی مانند مزمل؛ منشی عبدالمجید، انجنیر عبدالله ودیگران ادعا های فوق اورا نیز تأ ئید نکرده اند... غلام محمد نیازی را اولین بانی نهضت اسلامی در افغانستان و  اولین جریان رسمی نهضت اسلامی   در افغانستان را   بعد   از تنظیم     جوانان   مسلمان(جمعیت اسلامی   افغانستان  )   به   رهبری    مرحوم  بر هان الدین ربانی  به معا ونیت   عبدالله  ؛   رسول    سیاف  ؛ وبه منشیگری انجنیر حبیب الرحمن که  توسط  داود خان اعدام شد وعضویت باقی سران نهضت میدانند...این منبع به ادامه می افزاید که؛  ب : _ دلیل دومی کاذب بودن ادعا های حکمتیار؛ نداشتن پیشینۀ روابط او با نهضت اسلامی جهانی(اخوان المسلمین) عدم آگاهی او از مکتب اخوان ودر نهایت کم علمی او دراین زمینه ها بود. چون یک ادم عادی محصل اول انجنیری که از اسلام الفبای انرا هم نمیدانست ونمیتوانست هم موئسس وتیئوریسن وهم رهبر یک جریان بزرگ در کشوری مثل افغانستان باشد.   ت : _ دلیل دیگر ادعای حکمتیار صرف از روی خود خواهی، جهل وسرتمبگی توأم با خشونت وخود محوربینی وبه نسبت عدم یک نهاد باز خواست گردرون حزبی در جریان مبارزات اسلامی در افغانستان تلقی شده است . ث : _ از قرار همین منبع ؛چهارمین دلیل ان؛ ازهمه پیشتر پف کردن ازحد بیشترادارۀ استخبارات پاکستان-ای-اس-ای-درشخصیت کاذب حکمتیار ودادن یک احساس وباور کاذب به او؛ باعث چنین یک وقاحت سیاسی تأریخی شده است..."(3)...ا 

 وابستگی وارتباطات او به خارج: _و افزون بران ؛ نخست از همه  به دلائیل ذیل اودروغ میگوید که موئسس نهضت اسلامی بوده است:و

  اسناد وشواهد تأریخی عینی دیگری نیز وجود دارد که دروغگوئی وادعا های بی پایۀ حکمتیار وارتبا طات اورا به  دشمنان سوگند خوردۀ خارجی  مردم ا فغانستان چنین برملا میسازد که هر گز به نفع اسلام نی بلکه به نفع خارجیها وبرای تحقق پلانها وتأمین منافع انها فعالیت نموده است زیرا: "..نهضت اسلامی افغانستان در سایۀ تأثیرات سه جریان اسلامی-جریان ایرانی-جریان نیم قاره ای- وجریان عربی واخوان المسلمین مصر شکل گرفته است. اما اثر جریان اخوان المسلمین در نهضت جوانان مسلمان در(1348سال تأسیس) بصورت نسبی حاکم بوده...گرچه پیش از ان حلقاتی به رهبری غلام محمد نیازی وبعدأ استاد ربانی به فعالیتهای فکری در دورۀ تحصیل در الاظهر مصر بارور شد وبا رهبرانی مانند حسن البنات، سید قطب و محمد قطب و سائیرین اشنائی حاصل کردند و...(4)-که درین مدت ودر اینجا نه از حکمتیار نام ونشانی بوده ونه کسی یاد اوری کرده است ونه رهبر نهضت اسلامی بوده  وهرگاه بوده به سنین خرد در حواشی این نهضت واز هواخواهان ان بوده است که بعدأ فعال گردیده وبه شورشهای ضد دورۀ سلطنت وداود خان سهم گرفته بعد از سرکوبهای خونین توسط داود خان به پاکستان به اغوش-ای-اس-ای- با یاران خود پناه    میبرد   و  به      شخص     شماره   یک (مخصوص  )   پاکستان مبدل   میگردد  . الف : _  درهمینجاست که او از جملۀ  رهبران هفت      تنظیم ساخت پاکستان یگانه باا عتماد ترین وفادار ترین وسر سپرده ترین تندرو به نفع پاکستان وغرب شناخته شده در انجا حمایت میگردد وبیش از 70 در صد کمکهارا نسبت به دیگر تنظیمها حکمتیار بدست می اورد ومتباقی هم به سیاف وخالص وشاه پرستان وسائیر تنظیمهای ساخت پاکستان همتبار حکمتیار میرسد وحزب وحدت  هزاره ها وشیعه هارا بنابر تعصبات نژادی ومذهبی کسی حتا در دروازه های -ای-اس-ای اجازۀ دخول نمیدهند چه رسد به اینکه از کمکهای باد اورده برخوردار گردند ویا کدام حزب جهادی اسلامی جیره خوار ملموس که  یکجا با این تنظیمها از ملیت های تورک تبار افانستانی نیز وجود نداشته است  وهر گاه میبود هم اصلأ به انها دران مقامات استخباراتی هرگز راه نبود.  زیرا که بیشتر از 70 در صد تیرورها وجنگهای ویرانگر وبه اتش کشیدن افغانستان وکشتار های دستجمعی-نسلکشیها طبق پلان پاکستان را حکمتیار در عمل انجام میداد وبویژه که در دورۀ صدارت عظمی ؛حکمتیار که نمایندۀ ان در زمان آقای ربانی حتا دو ماهه حاکمیت استاد ربانی تاجک تبار را  از لحاظ اتنیستی ونژاد پرستی تحمل کرده نتوانسته به خاطراشغال کرسی ریاست جمهوری کابل را  بدستور -ای-اس-ای-چنان به اتش کشید وبه خاک وخون یکسان نمود که هیچ جناتکار در حق هیچ مسلمان بیگناه وبرادر خود نکرده است که تا امروز هوا خواهان ونویسندگان وطالبان نیکتائیدار بازرنگی وبا فکاهیها واصطلاحات تلاش دارند تا غیر مستقیم از عدم حضور عمدی وقصدی حکمتیار در چوکی صدارت واز این همه جنایات وی دفاع نموده برائت بدهند اما نمیتوانند ؟! زیرا این سوال شفاف مردم و تاأریخ را پاسخ شفاف داده نمیتوانند که چرا در حکومت موئقت ساخت پاکستان که طی (72) ساعت به دستور مستقیم جنرال اختر   رئیس -ای-اس-ای- بعد ازسقوط نظام داکتر نجیب الله بین تنظیمها؛ وحدت را به زور تحمیل نمود و کرسی صدارت که از طرف وی و ولی نعمتان وی برایش وعده داده شده بود برای یکروزهم امده اجرای وظیفه نکرد؟؟؟ زیرا که از سوی -ای-اس-ای وظیفه داشت تا بخاطر تأمین منافع پاکستان و  حضور خارجیها جنگ را دوامدار شعله ور نگهدارد وبا این اقدامات موئقتی برای فعلأ همسوئی نشان ندهد...!!!_  ب : _ ارتباطات وجاسوسی واجرای دساتیر -ای-اس-ای- پاکستان توسط رهبران تنظیمهای جهادی اسلامی بویژه حکمتیار که عزیز ترین نازدانۀ انان بوده است؛ در موئسسۀ ویکی لیکس-و کتابی بنام(تلک خرس) نوشتۀ ؛جنرال  "مسئول ادارۀ بخش عملیات تیروریستی ای-اس-ای در افغانستان؛ جنرال محمد یوسف ومارک ادین" به ترجمۀ اقای محمد قاسم اسمائی- وبه کتابها واثار ومقالات ژورنالیست معروف پاکستانی "احمد رشید" وبه ده ها کتاب و مقالات واثار وومضامین وتبصره های سیاسی و بیویژه به اعترافات مشهود ومستند روئسای استخباراتی -ای-اس-ای- پاکستان وغرب وغیره در صدها سایتهای انتر نیتی ورسانه ها وتار نما ها وفیس بوکها ومطبوعات ؛ بمثابۀ واقعیتهای عینی وتگذیب ناپذیرومستند در تاریخ اظهر منشمس است که در این مختصرهیچ گنجائیش ندارد...!-و  

 

 خصوصیات وویژه گیهای حکمتیار: از اعمال  وشگردهای چندین بعدی حکمتیاردر طول مبارزات اسلامی-جهادی وانهم به شکل افراطی وبنیاد گرانه ؛ وارتباطات مشهود او با شبکه های استخباراتی دربیرون مرزی وقتلهای زنجیره ای وتیرورهای پیهم ونسلکشیهای او وغیره جنایات واعمال ناشائیست ونامطلوب ضد بشری وضد ااسلامی او  به وی شخصیت منفورونامطلوب چندین بعدی نیز بخشیده است.که  درطول مبارزات ننگینش یگانه تلاش او زدودن وپاکسازی لکه های سیاه بدنامی او به دامن اسلام بوده است ! -اما نتنها شخصیت او از لوث بدنامیها وتنفر مردم منزه وپاک نشده، بلکه انسان سالم وبا ثبات وبا اراده وایمان متین ومسلمان واقعی بودنش نیز زیر سوال قرار گرفته است.!؟ آقای مجاهد برای اثبات بد ترین صفات واخلاق ناشائیست ونا روای اسلامی اش واز ارتکاب گناه های ناجائیزوناپسند کبیره اش چنین بیان میکند:  .." دلائیل دیگر علمی وادبی وجود دارد که میتواند صحت این گفته هارا در مورد شخصیت گلبدالدین حکمتیار تا ئید نماید:  یک : _ اینگونه انسانها قبل از همه خود خواه، متکبر، جنجالی ودکتاتور بار می ایند وقیح ودیده درای میباشند ودر راه بدست اوردن ارزو های خود از استعمال هیچ وسیله ای دریغ نمیورزند...."   دو: _ این نوع انسانها به حدی خود بین وخود خواه بار می ایند که ، شرافت، صداقت، وارزشهای یک جریان سالم وحتا یک ملیت را میتوانند برباد دهند..(همان)- در حالیکه اقای حکمتیار حاوی چنان خصوصیات وصفات پیچیده تری از شرارت وشیطانی توأم با لجاجت وقیل وقالدار هیا هوئی وابن الوقتی بوده است که ؛ نه به درد خود ونه به درد جهاد وحزب خود وسر انجام نه به نفع اربابان خود خورده است!؟  

اغاذ فعالیتهای خرابکارانۀ حکمتیار:-حکمتیار از بدو فعالیتهای سیاسی-مذهبی-اتنیستی خود یک انسان پرعقده وبی بندوبار ونهایت پرعقده وخود خواه  ومغرورواز خود راضی وخودنمای کذائی بار امده وبا همه پدیده های ماحول خود با خشونت قبیلوی  خشک ومحیلانه برخورد نموده است و... :  _الف _  درحیات سیاسی-اجتماعی خود نتنها یک تیروریست وجانی وقاتل بار می اید؛ بلکه انچه که به مردم مسلمان کشور وعده نموده نیز هر گز پایبند به تعهدات وقول و وفای خود نبوده است.بگونۀ مثال: حکمتیار در اولین قیامیکه بر ضد رژیم داود خان از جانب جوانان نهضت به وقوع پیوست؛ به ان خیانت نمود وبا وعده های دروغین اعضای نهضت را در اطراف ولایات افغانستان( بدخشان، پنجشیر،کاپیسا،لغمان وغیره...) مصروف نگهداشت وهمه را به کشتن داد....!-- ب : چون اومیدانست که "کریم مستغنی" از وزارت دفاع داود خان اورا فریب داده بود وبه قیام از کابل همکاری نکرد؛ وحکمتیار هم از عدم قیام در کابل جبهات اطراف را خبر نداد؛ ودر نتیجه انجنییر حبیب الرحمان، داکتر عمر، مولوی حبیب الرحمن وباقی اعضای جوانان دستگیروشیهد شدند...که یکی از عوامل مخالفتهای  بسیاری از اعضای نهضت اسلامی از جمله انجنییر احمد شاه مسعود هم با حکمتیارهمین مسئله وبعد ها خیانتهای دیگر او به نهضت اسلامی شان بود که نویسنده(اقای مجاهد )  خود این سخنان را اززبان احمد شاه مسعود شنیده ام ...(همان).ا-  ت:  _ از قول همین منبع (اقای مجاهد) این انسان وسواسی بی ثبات وبی اراده، دستوری -ای-اس-ای-بطور مغرضانه وشیطنت امیز ازطریق "همایون جریر" خودرا به شاخۀ "پرچم" ح.دخ.ا (7) نیز نزدیک ساخته بوده است تا اگر بتواند خدمتی را به  نفع-ای-اس-ای- برعلیه این حزب وایجاد پایگاه های ضد انقلابی برای پاشان سازی واعمال جنائی دیگری در بین ان دست یازد..!- و اقای مجاهد ادامه میدهد...:" حکمتیار بنابر دعوت شهید  سیف الدین نصرت یار وداکتر عمر وبعضی دیگر از جوانان اسلامی که به نهضت اسلای پیوسته بود؛ ولی از همان روز اول به هیچ یک از اصول نهضت پایبند نبود. در جلسات ان منظم اشتراک نمیکرد وهمیشه کار های سربه خودو خود خواهانه وجاه طلبانه میکرد. وازجمله قیام ضد داود خان هم بی وقت ودر موقعیت نامناسب که؛ رهبران اصلی واکثرأ اعضای برجستۀ نهضت( نیازی و عطش وغیره...)درزندان بودند به لجاجت حکمتیار وبه وعده های واحی او به همکاری کریم مستغنی از وزارت دفاع صورت گرفت ودر نتیجه اکثر اعضای طراز اول نهضت اسلامی دستگیر وبه شهادت رسیدند و...(8) .ا--ث: _   ؛حکمتیار بااین همه اعمال وشگردهای ساختگی وخود نمائیهای کاذبانه وبازیهای طفلانه وکودکانه با حیات حزبش ونهضت ودر مجموع جامعه واستقلال وتمامیت ارضی کشور؛ بمثابۀ گویا (یک طفل نازدانۀ لجوج یاران وبادارانش!؟)یک مطلب را میرساند که با این اعمال وتلاشها  وبدنامیها ؛ صفات بد وانحرافات ناجائیز وجنایات خود را از انظارمردم وجامعه وحریفان خود پوشیده ومستور ساخته باشد واساسأ بخواهد پل پای خودرا رد نموده باشد وهمه انچه در کذشته مرتکب شده به فراموشی گذاشته باشد؛ اذهان عامه را به همچو حرکات وفعالیتهای کاذبان ونمادیشی سیاسی-مذهبی لجوجانه وهیا هوئی وبا غوغا گریهای بی پر وا مابانه خود مردم را متوجه ومصروف ساخته است تا از این طریق دوباره احیای شخصیت نموده تبارز بیشتر نماید.اما این روشهای کذائی وشیطانی اصلأ واقعیت عینی مطابقت با خواست مردم واسلام ندارد وبا واقعیتهای عینی وافتابی  در اذهان عامه وجامعۀ  مدنی واگاه مردم در تضاد است ؛زود افشامیگردد وبا همان تناسب بد نامتر ، سبکتر واورا بیشتر رسواتر میسازد...!؟ ویا به اصطلاح مردمی ما: بادی که  یک بارخطا خورده باشد؛ بعدأ نمیتوان با چهار زانو زدن انرا دوباره جبیره نمود و..!؟--ج : -  از قول همین منبع(اقای مجاهد) :"  حکمتیار با نشاندادن این احساسات وتهور احمقانه در اولین روزهای اسلامی شکار دستگاه های استخباراتی منطقه شد؛ تا بنابر خصوصیاتی که داشت با حماقتهای خود تمام نقشه های انرا پیاده سازد. بناأ اورا در اغوش گرفتند؛ پول ومال ودارائی جهاد را به دامن چنین یک شخصیت کم ظرفیت ریختند وتا که توانستند بوق شهرت اورا کوبیدند وزمینه را برای مانور های دیگر بی نتیجۀ او به تخریب جریان اسلامی وویرانی مملکت  و....مهیا ساختند..."-(9)-.ا

شخصیت کاذب حکمتیار:_شخصیتهای کاذب وغیر مشروع به شیوه های گونا گون آرائیش داده وساخته شده بالای نهاد مربوطه وبعدأ بالای جامعه تحمیل میگردد.- یک : _ از طریق قتل وغارتها ووارتکاب اعمال نامشروع وناجائیز وناپسند؛ وطنفروشی جاسوسی ووابسته بودن از هر لحاظ سیاسی-اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی گماشته شدن ودست نشانده بودن ودر تحت حمایۀ اربابان خارجی بصورت غیر مشروع زیر نیزۀ وتسلط انها شخصیت سازی گردیده هم به مقامات کلیدی وبه مسند قدرت میرسد وهم منحیث یک شخصیت  کاذب بدون سهم مستقیم وارادۀ ازاد مرد وغیر مشروع بالای جامعه اش تحمیل میگردد که بهترین مثال انها زمامداران قبائلی در افغانستان میباشند ویا مانند گلبدالدین حکمتیار که پاکستان همین اکنون تلاش دارد اورا ویکجا با طالبان در افغانستان به قدرت رساند ویک حاکمیت دست نشانده ووابسته به سیاست پاکستان در افغانستان را مستقر نماید که چندین بار اززبان جنرال مشرف رئیس جمهور شرارت پیشه ومخلوع وروسای استخباراتی پاکستان-ای-اس-ای- وملاه ها ومولانا های انگریزی پاکستانی ودیوبندی این موضوع را دررسانه ها  به کرات رسمأ اعلام نموده اند.ا دو: _ ویا طریق دیگر شخصیت سازیبزور زر وثروت وسرمایه بوده کسیکه ثروت وسرمایه دارد طبعأ زور وقدرت هم دارد. ازاینکه اقتصاد تعین کننده است وزیر بنای اساسی جامعه رامیسازد؛ ودر جامعۀ متخاصم طبقاطی از انجائیکه وسائیل تولید ونیروهای موئلده دردست مشتی از طبقات حاکم طفیلیگرقراردارد ومنحصر میگرد وبه همان تناسبی که ظلم وستم واستبداد را بالای اکثریت قاطع جامعه تحمیل مینماید؛شخصیتهای خود را نیز تحمیل مینماید. ویا به سخن دیگر شخصیتهارا بزرو ثروت وسرمایه از مردم میخرد ویا رای مردم را به پول مبادله مینماید ویا سرمایه دار وثروتمند بزور سرمایه دربین جامعه نفوذ میکند وصاحب شخصیت میشود،ملای مسجد بدون حضور سرمایدارومتنفذ ثروتمند محل مربوطه اصلأ  نماز خودرا معطل میسازد؛ در محافل ودعوتها ومراسم به هر شکل ورنگی که اتخاذ گردد؛ ولو که همه مدعوعین هم حضور بهم رسانده باشند ودر ان هرگاه یکی دومتنفذ وثروتمند وقدرتمند حضور نداشته باشد ؛ نخست اومحفل برگذار نخواهد گردید واگر برگذار هم گرددبانهایت بی مزه گی وبا بی علاقگی وبا یک فضای سرد برگذار خواهد گردید ! یعنی سرمایدار وثروتمند وصاحب قدرت در انیجا یگانه شخصیت با نفوذ وبا قدرت وبا اعتبار گفته میشود وشناخته میشود که به مقایسه  با  یک روشنفکر یک معلم وشاعر ونویسنده یا انجنیروزراعت پیشه ویک داکتر ویک کارمند عادی ویا بلند مقام بی  سرمایه وبی ثروت بی اعتباربوده وصاحب شخصیت با اعتماد واعتبار نمیباشند وبه تناسب شخصیت یک ملا وشیخ وسرمایدار جاهل وتاریک اندیش وبیسواد غیر مدنی قبیلوی؛ این دانشمندان وعالمان وشاعران وواستاذان وروشنفکران بی پول وبی ثروت به تناسب ان جاهلان ثروتمند بااعتبار؛اینها بی اعتبارتر وحتا بی حرمت تر مورد استقبال قرار میگیرند.یک کارگر آگاه وروشن وموئلد سرمایۀ سرمایدار؛ نمیتواند در عین کاسه با سرمایدار هم کاسه گردد!؟ به سخن دیگر" جای استین کهنه همیشه درصف پائین به دهن دروازه بوده وجای شیخ وملا واخوند های بی بهره از علم  ویا هم  سرمایه دار بیسواد خر پول همیشه در صدروبالا جای بوده است!؟" یعنی اینها همه شخصیتهای هستند که ؛ یکی بزور پول ودارائی خود؛ اعتبار وعزت وشخصیت یافته است وصاحب ابرو وعزت گردیده ونفوذ نموده است. ودیگری؛ با ابا قبا وریش وعمامه وتسبیح واستخاره و با نشخوار نمودن چند واژۀ عربی که خودش نیز به معنا ومفهوم ان چندان نمیفهمد اما خوب"قلقله وقرائت یاد دارد !؟" مردمرا با هنجرۀ لرزان وصدای خوش آهنگ خود تحت تاثیر می اورد وبه این ترتیب در بین مردم متدین ما یگانه شخصیت با اعتبار وبا نفوذ به مقام وجایگاه خاصی میرسند...!؟ که این شخصیتها هیچ نوع مشروعیت مردمی ندارند وبه ارادۀ مردم واز بین مردم ظهور ننموده اند وهر گاه پایگاه مردمی هم یافته اند؛ به کذب وریا وبه زور زر وسرمایه بوده است که از انرو شخصیتهای کاذب گفته میشوند. واین درحالیست  که؛ حکمتیار بشمول این دو روش متذکره از چندین طریق  ؛ازطریق ارتباطات با -ای-اس-ای- پاکستان با انتلیجنت سرویس انگلیس و وبا استخبارات اسرائیل وشبکۀ استخباراتی اعراب وهابی وسعودیها وسپاه انقلاب ایران وغیره جنایات وفساد وفجایع  مشهود خود؛ کسب شهرت مینماید وحمایت میگردد ....ا

سه : _در مورد شخصیت وشخصیت سازیها وتیرور شخصیتها وبه حاشیه راندن شخصیتها وشخصیتهای مردمی در بحثهای پیشینه مفصلترتماسها گرفته شده است تکرار ان در این مختصر لزومی ندارد..ا-- واما ؛ آقای مجاهد در مورد شخصیت کاذب علمی اقای حکمتیار در (همان) مقالۀ خود چنین ارقام میدارد:  "  چنان شخصیتی که دارای همچو صفات درهمه عرصه ها تلاش میکند ولو ازراه خیانت هم باشد تا بر همه رقیبان خود پیشی گیرد.... او به نزدمولوی عبدالرحیم چترالی ومولوی عبدالرحیم خنجانی و...رجوع نموده میخواست تا علوم اسلامی بیا موزد!؟؛ به آموزش او به شکل خصوصی پرداختند؛ ترجمۀ قرآن کریم، احادیث نبوی وکمی هم زبان عربی را به او آموختند. ولی حکمتیار قبل از آنکه چیزی بیا موزد با تردستی تمام درسهای مولوی عبدالرحیم چترالی را ثبت میکرد وانها را از زبان پشتو به فارسی برگردان مینمود وبنام خود نشر میکرد. واین بی علمی او ده سال دوام کرد...که نشرات ورسالات او با کمی تصرف ناشیانه تر جمۀ درسهای مولوی عبدالرحیم چترالی است وانهائیکه از رودۀ حکمتیار بیرون تراویده است سرتاسر غیر علمی؛اشتباه وادعاهای بدون دلیل وبی پایه اند..!"(10)(همان).ا--   چهار : _به قول همین منبع که در رابطه به سویۀ علمی حکمتیار از یک تن علمای جید کشور پرسیده است؛چنین پاسخ داده است: "...حکمتیار هر آنچه در ذهنش خطور میکند؛ فکر میکند که علم است ودرست است وبا عجله به نشر آن میپردازد...!...یک تن از رهبران در یک مجلس از حکمتیار سوال کرده بوده(تشبه ثه ته وائی..؟)این رهبر هم ازلحاظ علم   بدیع    و  بیان(تشبه) را شرح داده بود. ولی حکمتیار میگوید:" نه؛داسی نه دی...!" ؛ این رهبر دیده بود که این شخص در نهایت جاهلی خود است؛بناأ از او پرسیده بود : "... ارکان تشبه چند است...؟"و حکمتیار معنای ارکان تشبه را نمیدانست؛ چه رسد به خود ارکان تشبه!؟؛ آنجا بود که یک تن از اعضای حزب اسلامی  در  آن  جلسه  حکمتیار را  چندی  گرفته  بود  که  به  بحث ادامه ند هد  تا  بیش از این   رسوا  نشود...!!!  واو هنوز هم به سرتمگی وهمراه با جهالت ادامه میداده است..."(11)--.ا__ وباز هم از قول همین منبع میشنویم که،چنین ارقام میدارد:   پنج : _ :  "... او بخاری شریف   را  مورد   نقد   قرار   دا د ه(وحی بودن احادیث نبوی را)انکار نموده است که"  دراینجا بی ایمانی ومشکوک بودن در اسلامیت او وپیروی از قران را زیر سوال میبردو.."!؟--... او دربین رهبران مجاهد وتنظیمها درجه سوم به حساب می آید...و به پشیتیبانی -ای-اس-ای-خودرا یکه تاز میدان فکر میکند وبه سائیر مجاهدین هیچ حق قائیل نمیگردد...".ا--  شش  : _  به این واقعیت همه واقف وبه خوبی میدانند که ؛ آقای حکمتیار در همه موضعگیرها وتعهدات وپروتوکولهای خود نتنها با رژیمها بطور رسمی ویا در خفا وبا گروه ها واحزاب وسازمانها وغیره بلکه حتا با تنظیمها ی همسنگر به اصطلاح جهادی خود نیز؛ بد قول ترین وبی وفا ترین وقول وقرارداد شکننده ترین خودخواه وجاه طلب وتند روترین شخص عصبی ولجوج مزاج وکور نمک شمرده شده است.نه تنها در سطح ملی حتا به سطح جهانی وبویژه با کشور های همسایه نیز نمک حرامی نموده  وصرف جیرۀ -ای-اس-ای- را تلاش نموده که همیشه حلال داشته باشد وپاس خدمات اورا  صادقانه ادا نماید  !- بگونه مثال  به قول همین منبع ؛با ایران باوجود کمکهای او در مقابلش نمک حرامی کرده است...او در روز های دشوار خود به ایران پناه میبرد؛ ودر حالیکه سالها در جیرۀ ایران واز خیرات سر ان نان میخورد ودر امن وآسائیش زندگی میکند ویک جای مصئون وبهترین پناه گاه برای خود انتخاب مینماید واما به قول آقای مجاهد:"هر ازگاهی نمک به حرامی میکرد ودر حق ولی نعمت خود پرت ویلا میگفت...ایران هم از نزدش به تنگ آمده ونا چار اورا رخصت نمود...با وجود انکه خانم دوستدار او در ایران ودر تحت نظارت ایرانیها  در امنیت بسر میبرد؛ او بسیار بی ادبانه ایرانرا دو دشنام میداد؛ بالخره ایران خانم اورا هم رخصت کرد....باز هم به آغوش گرم -ای-اس-ای- به بادار دیرینۀ خود پناه برد وبه تجهیز واکمال یک عده از جوانان در کمپهای مهاجرین بخاطر خرابی بیشتر افغانستان پرداخت و حتاباداردیرینه ودوست قدیمی اش جنرال حمید گل رئیس سابق -ای-اس-ای-وساطت نموده اورا عضو شورای کویته ساخت ؛ ونا جوان مردانه برای نابودی روشنفکران ترقیخواهان مردم ونخبه گان جهاد همیشه نقشه کشی نموده وفتوا صادر نموده است...ا "    (12)!؟__در اینجا چنین تعبیر نگردد که گویا حکمتیار برعلیه رژیم اخوندی ایران دست به مبارزات سیاسی زده بود ؛ از انرو ایران اورا از مملکت خود خارج نموده است؛   نه ؛بلکه

  این    نازدانۀخرد بالانشین که خود یک پناهنده است اما بالای یک کشور مغرض وبیگانه مانند انکه بالای افغانان خود نازمیکند حتابا دو دشنام بالای ایران ناز فروخته  ا  ستکه؛ واین سخن به ذهن ادم تداعی میکند که:اصلأ اورا کسی به اصلاح در قریه نمیماند که بیاید؛ و اودودشنام میدهد که چرا(خر) اورا در طویلۀ آخوند های ایرانی نمیبندند!؟ وافزون برآن حکمتیار بخاطر پیاده نمودن اهداف و ایدیو لوژی وهابیها در ایران اساسأ بر دامن زدن تبعیضا ت ملی ومذهبی بیشتر و سنت وهابیت  در ایران مورد توجه ایرانیان قرار میگیرد تا اورا منحیث یک انسان مفتن ومتعصب از ایران برانند..ا     

 هفت : _ همه اعمال ناشائیست وناپسند؛ خصوصیات منفی؛ دروغ وکذب وریا وشیطانت وقتل وقتال ونسلکشی؛ جاسوسی ووابستگی به پاکستان واعراب وهابی،انسان ستیز وزن ستیزی؛ تیزاب پاشی برسروروی دختران مکاتب ومسموم سازیها وتیرورهای زنجیره ای وهزاران جنایات وفساد وفجائیع تحت عنوان " جهاد فی سبیب الله اسلامی در راه خدا!؟ باز هم با شکستهای مدهش وهلاکتباری مواجه میگردد که؛ در مجموع کلیه ای این مأ یوسیتها ونا امیدیها ونا کامیها وانحرافات جبران ناپذیر وبدنامیهای ا و  و صدها پدیدۀ منفی دیگری در وجود اوعجین و متراکم گردیده  اورا نهایت خشن و پر عقده بار می اورد و تنفرمردم وجامعه رابه  خود کمائی نموده  ومنحیث یک انسان جنایت کار وقاتل،بد فعل وبد کردار مغرور وجاه طلب فاشیست  وبنیاد گرپرعقدۀ  افراطی -مذهبی که منجر به خشونت وتیروریست   میگردد؛ از این راه مشهور گردیده به همچو یک شخصیت    جانی ووابسته به خارجیها واجنبیها معروف گردیده است!؟

جنایات حکمتیار:_در جنایات بی حد وحصرحکمتیار؛ هیچ جانی وقاتل تروریست بپای رکاب او نمیرسد. نتنها روشنفکران، دیگر اندیشان شاگردان ومحصلان ودانشجویان؛ دانش پژوهان، علما وروحانیون، انجنیران وداکتران، اهل کسبه ودوکانداران، استاذان وافسران وسربازان ومردم مسلمان ومتدین در مساجد ومحافل وتکایا وغیره نخبگان وسیاسیون ورهبران وترقیخواهان در تمام سطوح  و اقشار  ولایه  های مختلف اجتماعی از مسلمان وغیر مسلمان را  ظالمانه وبا بیرحمانه ترین شکل ان قتل وکشتار نموده تیرورو دهشت افریده وبه -ای-اس-ای- پاکستان وانگزیها ودشمنان سوگند خوردۀ خلق افغانستان خدمت نموده آمده است که قلم از شرح آن کاملأ عاجز است . که ده ها کتاب وآثار ومقالات معتبر وموئثق در این ارتباط به چاپ رسیده است ویاهیچ یک آثاری نیست  که از جنایات اووهمسنگران جهادی اش دران چیزی تذکرنرفته باشدکه ازا رقام خارج ودر این مختصرگنجائیش ندارد وصرف به چند مثال کوچک از جنایاتش که انهم بیشتر به حزب خودش ارتباط میگیرد در اینجا اکتفامیگردد:  الف : _ درقیام بی وقت ماجراجویانه وتحریک آمیز خود علیه سردار محمد داود برای نخستین بار در تأریخ که هیچ گروه وحزب در همان دهه ها  وشرئیط نامساعد به همچو ماجرا جوئیهای تحریک آمیز خونین دست نیازیده بود که ؛ به موجب ان؛ ارتجاع داخلی وبین امللی تحریک گردیده ودست به اعمال سرکوبگری زده سکوت واستبداد سراسری را دوباره در مملکت حاکم ساخت...!- ب: _  واین شورشها وقیامهای اسلامیستهای شاخۀ (اخوان المسلمین!؟) سر آ غاذ کلیه ای شورشها وقیامها وکودتا ها وجنگها وفجایع بعدی در کشور گردیده که در تأریخ پر تلاطم کشوراظهر من اشمس است...!- ت : _  حکمتیار که  به  یاران وهمرزمان مجاهد خود کوچکترین رحمی نداشت  و  وفائی  نکر ده است وبا بد قولیها وعهد شکنیها جان هزاران بیگناه را گرفته قربان ارمان وامیال تعصبگرایانه وخود خواهانۀ خود وپاکستانیها نموده است؛ چه رسد به مردم مسلمان افغانستان ویا به سائیر احزاب وگروه ها وسیاسیونیکه جوخه جوخه ودسته جمعی و با تیرورهای فردی عقده مندانه وکینه توزانه نیست ونابود گردانیده است...!...."ده ها تن از سران نهضت اسلامی را به همکاری ادارۀ استخبارات پاکستان تیروریست و-ای-اس-ای خون آشام این بزرگترین وگسترده ترین شبکۀ تیروریستی وپناه گاه اصلی تیروریسم بین المللی، درپشاور سربه نیست گردانید وبویژه ...درروزهای اول مهاجرت به اثر یک توطئه" انجنییر جان محمد" را شهید ساخت و" احمد شاه مسعود" از این توطئه جان به سلامت برد...(همان)__ث: _ ویا مثال دیگری مولوی منصور؛ مولوی موئذن، شیخ جمیل الرحمان؛ حتا شیخ عبدالله عزام وده ها نفر دیگر از نخبگان به اصطلاح جهادی خودش ودیگر نخبگانش وامثال ایشان که به روایت موئثق؛ توسط حکمتیار مورد حمله قرار گرفته وتیرور گردیده اند.... ودر داخل کشور هم ده ها تن از قوماندانان جهادی به امر مستقیم او در همه ولایات تیرور وبه فجیع ترین حالت به قتل رسیده اند؛ چه رسد به حریفان سیاسی-مذهبی-نژادی وسائیر مردم مسلمان وبیگناه وبی دفاع افغانستان که به انها رحم وعاطفه نماید...!؟....(13).ا  پ : _  وقتا که شیخهای سلفی مسلمان خلیج ؛ کمکهای خودرا به شیخ جمیل الرحمان( رهبرسلفی افغانستان) سرازیر کرده ودامنۀ کمکها که به حکمتیار کم گردید؛ حکمتیار بی شرمانه یک جنگ تمام عیار را بر ضد سلفیها  در ولایت کنر براه اندخت؛ ودر سرتاسر کنر هزاران نفر مجاهد را به شهادت رسانید؛ دید که پیروز نمیشود؛ شیخ جمیل الرحمن را به جرم انکه از وی اطاعت نمیکند به شهادت رسانید. وحکمتیار با دست وپاچگی وبا عجله با"استخبارات اسرائیل!؟"   در  تماس   شده و  با   همدستی د یگر ایادی   خود   شیخ عبدالله عزام  را  به شهادت   رسانید  ...  (14)...ا--ج : _  حکمتیار با شهنواز تنی   بیکفایت   وبی پایه  بمثابۀ   وزیر دفاع  ومعاون  قوماندان اعلای ریاست جمهوری در امور قوای مسلح (اردو-ثارندوی وامنیت ملی)  داکتر نجیبالله شهید با داشتن صد ها جنرال انقلابی ووطنپرست آتش نفس بر علیه وی به کودتای ناکام ومضحک !؟ دست یازید که عمده اهداف ان تضعیف "حزب وطن" وایجاد بی اعتمادیها وتشدید خصومتها وبد نامسازی بخشی از اعضای حزب وزمینه سازی برای سرکوبگریهای خونین درون حزبی ودر یافت امتیازات کلان بود تا به این خدمت صادقانۀ خود به اربابان وولینعمتان خود امتیازات بزرگ وکلان نیز  ازطریق -ای-اس-ای- پاکستان وسائیر باداران خود نصیب گردیده باشد که به تلاشهای  جنایتکارانه ومغضرضانۀ حکمتیار براه انداخته شده است...!  واین در حالیست که قیام نظامی وطنپرستانۀ 7 ثور 1357 خ. به اثر شها مت وطنپرستانه وانقلابی چند افسر ضابت وخرد ضابت ودگرمن ودگروال محدود بود که ؛ نظام نا بکار پوسیدۀ سلطنتی از بنیاد واژ گون وسرنگون میگردد. و این در حالیست که ؛  هر گاه  تنی از همان موقف رسمی رهبری حزبی ودولتی خود بالای همچو یک قوای مسلح خود امر ودستور نظامی وانهم کودتا را صادر میکرد به یک فرمان باید افغانستان را زیر وزبر میگردانید و مطمئن میبود که ناکام نمیگردید..!؟ و--   د  :  _  بعد از سقوط داکتر نجیبالله که یگانه هدف اساسی پاکستان و-ای-اس-ای-  وحکمتیار وحلقات وتنظیمهای فاشیستی؛  در قدم نخست تصفیۀ خلقهای شریف هزاره واورزبیک وسائیر تورکهای افغانستان وتاجیک و سائیرملیتهای تحت استبداد بود؛ حکمتیار انها را تحمل کرده نتوانسته ؛ بنابر نیات درونی شوم فاشیستی-نژادی-مذهبی خود به دستور -ای-اس-ای- با شتاب هر چه سریعتر وتند رو تر با نیروهای مسلح مدافع "جنبش ملی اسلامی افغانستا" تحت رهبری جنرال عبدالرشید دوستم مقابل گردیده جنگ وخونریزی را بالای او تحمیل نمود. منافقت وشیطنت آقای حکمتیار منحیث یک واقعیت انکار ناپذیر آفتابی بویژه در ایجا نهفته است که: درست" یک هفته قبل از سقوط داکتر نجیبالله از مخالفتهای درونی حزب وطن ونارضائیتهای گسترده و برخورد های آگاهانه وعمدی جمه اسک  فاشیست  آمر ذون مزارشریف بطور عمدی وحمایت مکرر وخونین قصدی وعمدی تیم بر سر اقتدار فاشیستی حاکم به دولت داکتر نجیبالله  بگونۀ آشکارا از اعمال فاشیستی جمه اسک در مقابل جنرال دوستم وجنرال موئمن قوماندان شهر حیرتان مزار شریف از لحاظ اتنیستی که از دیر زمان در بین حزب ریشه گرفته بود وبه حاشیه راندن وتصفیۀ غیر رسمی انان ازقدرت وصلاحیتهای نظامی انها وزمینه سازی برای خلع سلاح انها وعدم شنوائی در عرائیض وپیشنهادات وارد سازنده وشکایات انها در زمینه ازطریق تیم یکه تاز رهبری وقت.." بخوبی آگاه بود وهمه جانبه شنیده بود وبه وضاحت میدید؛ واین عنصر شریر وشرارت پیشه اغواگر؛ حتا جنرال دوستم را نیز" خالد بن ولید" خطاب کرده بود. وآقای مجاهد که در این  ارتباط از حکمتیار سوال نموده ومیپرسد که چرا" خالد بن ولید" نامیدی؟ ؛ حکمتیار برایش منافقت آمیز وبی شرمانه میگوید که: " من اورا تأئید کرده بودم ولی نگفته بودم که به حیث یک قدرت باقی بماند..!! " ؛ و این را هم میگویند دیده درائی...!؟(15)--به این مفهوم که چرا یک جنرال اوزبیک حتا منحیث قوماندان قومی خود که این امتیاز را خلق تورک وتمام مردم صفحات شمال وحتا از سائیر ولایات کشور برایش داده بنام دوستم پاشاه به  شانه های خود برداشته اند ومشروعیت داده اند واز او به همین نام پشتیبانی وحمایت میکردند ومیکنند؛ نه توسط کدام ارگان غیر مشروع دیگر؛ که به جرم اوزبیک وتاجیک بودن حتا یک جنرال اوز بیک ویک تاجیک را درمقایسه با صدها جنرال از سائیر قبائیل حاکم وبرسر اقتدار دیده وتحمل کرده نتوانسته و بر علیه ایشان توطئه وتصفیه  آغاذ نموده وسر انجام خواستند که انها  به   این بهانه  باید ازطریق جناح( چپ ویا جناح راست) کنار زده شده و به حاشیه رانده شوند وراه یک قوم سازی افغانستان باید بی درد وسر مسیر خودرا طی نماید..! یعنی ؛  هدف حکمتیا ر دراین زمینه بیشتر به قدرت رسیدن خودش بوده  وانهم در تماسها ومذاکرات  قبلی در روند مصالحۀ ملی وتعهدات با اوبه دولت وقت ریشه میگیرد که ؛ حتا اگر دراین حال" خالد بن ولید حقیقی هم  بجای جنرال دوستم میبود ومی امد!؟ " حکمتیار بخاطر به قدرت رسیدن خود عین حرف  که  به مقابل دوستم گفته بود به اونیز میگفت که ,( ترا تأئید کرده بودم ونمیخواهم که در قدرت باشی...!؟)".  .ا-- ذ  : _  عناصردیده درای وچشم سفید ومصمم  به جنایات وفجائیع که به عادات ان مبدل شده باشد؛ بسیار پیچیده وبغرنج؛ بی اراده وبی ثبات وبی قبله وبی ایمان دروغگو وشارلتان چندین زبانه وچندین پهلو وچندین بعدی غیر قابل درک ومرموز وغیر قابل اعتماد واعتبار بوده و همیشه متوسل به کذب وریا واغوا وحیل بوده وبه صد ها ساز وناز به هردهول میتواند خوب وموئفقانه برقصد وبه هر چهره میتواند ظاهر گردد که؛ آقای حکمتیار موئفق ترین چهره در این روشها ورفتار ها وبازیهای خونین وشرر بار؛ در حیات ننگین خود بوده است...!؟--" ژ  : _ حکمتیار مانند زمامداران قبایلی اسلاف خود به قتلهای زنجیره ای بویژه در قتلهای نخبه گان سیاسی صفحات شمال کشور نیز طور خاص مستقیمأ دست داشته که با اهداف نسلکشی-فاشیستی او همسو میگردد.بگونۀ مثال میتوان منجمله فتوای قتل:( استاد ربانی؛ انجنیر عمر والی قندز، مولا نا سید خیل، خان محمد خان از قندز؛ فتوای ملک زرین از کنر؛ اسدالله خالد که شدیدآ زخمی شده نجات یافت؛ مولوی ارسلا رحمانی؛ و افزون بر ان فتوای قتل ده ها تن مسلمانان بنامهای مختلف چه در داخل کشور وچه در ان طرف خط دیورند در میان قبائیل مختلف پشتون که مخالف سیاستهای تیروریستی -ای-اس-ای-  بوده اند؛ به دستور-ای-اس-ای بدست حکمتیار به قتل رسیده وتیرور گردیده اند...1)-    ز  :  __  حکمتیار در نزد -ای-اس-ای- نیز ناز میفروشد ونسبت به هر مجاهد تیروریست دیگر نزدیکترین مزدور گوش به فرمان او است. از انرو صلاحتهای بیشتر ادم کشی وقتل وغارت وجنایات ازطرف باداران خارجی خود به حکمتیار بیشتر داده شده وبیشتر از هر تیروریست دگراعتماد واعتبار ان نزد -ای-اس-ای- همیشه بیشتر محفوظ است از انرو با دست باز به تیرور های زنجیره ای دست میازد. چون در نقشه کشیها ومهندسی ومشوره های قتلهای نا جوان مردانه وزبونانه در شورا ی کویته حکمتیار نقش اولی وسازنده را داشته است...ا_-  ک : _ قتلها ونسلکشیهای فاشیستی وآ گاهانۀ خلق شریف اوزبیک در جوزجان توسط جمه خان همدرد والی ان ولایت باستان ، قوماندان جانی وتیروریست مر بوط به حزب اسلامی حکمتیار بود که  در مقابل خواسته های مسالمت آمیز قانونی مظاهره چیان تعصب امیز آتش کشوده وبه رگبار خونپاره بست وبیش از سیزده تن  شهید گلگون کفن بیگناه ومسلمان را بیرحمانه وظالمانه وتعصب آمیز به شهادت رسانیده وده ها تن بیگناهان اعم از پیر وجوان واطفال معصوم رابه خاک وخون کشانده زخمی  معلول ومعیوب نموده بود که مستقیمأ به دستوروطبق نقشه های دست داشتۀ حکمتیار براه انداخته شده است که در اکثر موارد شخصأ خود او به ارتکاب این جنایات خود رسمأ در رسانه ها نیز به صراحت اعتراف نموده است...ا--گ_: _آقای حکمتیار که یک جنایت پیشۀ حرفوی است ودر جنایات ومسلک نسلکشی-فاشیستی -مذهبی افراطی خود سخت معتقد متعهد مصمم ووفادار است. همیشه بدستور -ای-اس-ای- این خون اشامترین شبکل تیروریستی بین المللی پاکستان ومرکز و پناه گاه القاهده وطالبان؛ جنگها وتنشهای رنگارنگ را در کشور ودر منطقه وجهان براه اندخته وشعله ور نگهداشته است. منباب مثال؛   _ یک : _  زمانیکه بعد از سقوط حاکمیت دموکراتیک ودولت داکترنجیبالله؛ پاکستان سران مجاهدین اسلامی دست پروردۀ خودرا در پاکستان احضار نموده وانها را به وحدت وهمبستگی دعوت ویک حاکمیت موئقتی مزدوروابسته به پاکستان را که در ظرف چند ساعت محدود ساخت وساز وتشکیل نموده وبه کابل صادر کرد؛به حکمتیار دستور داده بوده تا در این جلسه اشتراک نکند وهرگاه اشتراک ویا نظر پرسی گردد در برابر تصامیم ان جلسه وتعین زعیم ومدت ان برخی انتقادات ویک نوع نارضائیت کاذبانه از خود نشان بدهد؛ ویک نقش دوگانه داشته باشد. تا بمثابۀ یک نیروی ذخیروی-ای-اس-ای- در صورت برهم خوردن پلان وطرحهای مربوط به ساختار وتعین زعا مت  ومدت کاری ووظیفوی این دولت  موئقت دست نشانده ومزدور؛ حکمتیار به حیث یک نیروی ذخیروی بتواند ان خلاء سیاسی بعدی را پرنماید وبه این منظور وادامۀ جنگ؛ اهداف اصلی پاکستان ونظامیان خون اشام ان بود که باید بگونۀ نا معلوم جنگها را شعله ور نگهمیداشت...!   دو  :  _  براساس همین دستور -ای-اس-ای- حکمتیار در قدمۀ دوم نیز عین موقف را اختیار نموده با وجود انکه بمقام رسمی وفعال صدر اعظمی باصلاحیت را در زمان دولت موئقت اسلامی مرحوم برهان الدین ربانی رئیس جمهور ان انتصاب وازطرف -ای-اس-ای- تعین ومعرفی گردید؛ اما بنابر دساتیر ووظائیفی که پیهم ازطریق -ای-اس-ای- برایش مواصلت میکرد واز جانبی دیگر هم نسبت عدم تحمل آقای ربانی تاجیک تبار به حیث رئیس جمهور حتا برای دوماه موئقت که در جهاد نیز استاد او شمرده میشد؛ نتنها؛ حتا ظاهرأ  صرف برای یک روز هم  در کرسی صدارت خود ننشست؛ بلکه با فرستادن نمایندۀ خود دراین مقام صدارت اختصاصی به شخص حکمتیار بخاطر تأ مین صلح   و  ارامی و ثبات  ؛   عمد  أ و  قصدأ  از مقر تیرو ریستی     نظامی   خو د  "  چها ر آسیاب"؛ کابل را با  بمثابۀ نخستین آغاذ  گرجنگ تحمیلی دستوری وفرمایشی خود زیر آتش بار راکت وتوپخانۀ خود قرار داده بیشتر از (70 هزار)انسان بیگناه را به خاک وخون کشید وشیهد ساخت وهزاران هزار زنان واطفال ومردان را زخمی، معلول ومعیوب گردانید وهزاران هزار فامیل واهالی وشهروندان بیگناه کابل را آواره ، بیجای وبی خانمان ساخت که مردم کابل وجهان به وضاحت دیدند وشاهد هستند وجنایا ت وفجایع ان از انظار مردم پوشیده نمانده است...! --سه __   حکمتیار یگانه عنصر جنایت پیشه مصمم ضد صلح وثبات وهمسوئیها در جریان جنگها وجهاد خونین وننگین ضد انسانی وضد اسلامی خود به نفع -ای-اس-ای-پاکستان وهابیهای عیاش وولگرد عرب بوده وکوچکترین خدمت به مردم وبه وطن خود انجام نداده وهمیشه برای پیاده ساختن اهداف وپلانهای شوم ویرانگرانه وغارتگرانۀ دشمنان داخلی وخارجی مردم افغانستان خون ریخته وبه قتل عامها وبه نسلکشیها دست یازیده ووطن ویرانه را زیر پای مردم مصیبت دیده وخسته از جنگ ما به آتش کشیده وبه زمین سوخته مبدل نموده است. که ده ها آثار ومقالات وکتابهای معتبر وموئثق علمی وتحقیقی در این موارد ارقام وانتشار یافته است که جنایات ان تا کنون هم پایانی ندارد...!--وهمیشه در جلسات، نشستها  چه در سطح ملی وچه در سطح بین المللی در برابر هر طرح وپیشنهادات صلح آمیز سنگ اندازی وکارشکنی نمود ه  آمده است. همیشه اوضاع را متشنج نگهداشته و درقبال سائیر فاکتها وعوامل عینی دگر با عث حضور نیروهای خارجی در کشور گردیده است.  چهار  : _  ودر هر رژیم تلاش نموده تا نیروهای خود را نفوذ داده در تطبیق نقشه های -ای-اس-ای- پاکستان وتند روان مذهبی وهابی ودر جهت تحقق اهداف و مرامهای تیروریستی؛ ارتجاعی ترین وسیاه ترین نیروهای تاریک اندیش و جنایتکار واحزاب بنیاد گر پاکستانی را حتا ازطریق نفوذ خود در بین دستگاه های دولتی  مسیر اراده سیاسی ونظامی وتصامیم دولتی را به نفع پاکستان واجنبیها تغییر داده  وبالای جامعه تحمیل نموده امده است...! که بویژه رژیم فاسد-فاشیستی آقای کرزی بهترین ممثل ارادۀ نیروهای متنفذ حکمتیار-سیاف وسائیر مرتجعین راست وچپ افراطی ومزدور پاکستان وهابیهای اعراب  در دولت غرقه درفساد آقای کرزی میباشد که نفوذ قوی پیدا نموده وبطور توطئه امیز در کشور تحمیل وتعمیل میگردد...! که بویژه حکمتیار گروه عظیمی را تحت نام" انشعاب در حزب اسلامی" در دولت آقای کرزی در مرکز وولایات جابجا نموده در سراسر دستگاه فاسد-فاشیستی مانند تار جولا به اطراف رئیس جمهور تنیده است وچون دانۀ سرطان در تمام ادارات وموئسسات ریشه دوانیده؛ مریض وعلیل وناتوان فاسد وفاشیست  وغیر قابل مهار گردانیده است. ودر کنار زدن  وحاشیه راندن روشنفکران، دگراندیشان وتکنوکراتها وتحول طلبان ونیروهای ملی ودومکرات وطنپرست از دستگاه دولتی وادارات وارگانها ؛ با صلاحیتهای عام وتام توطئه ودسیسه میچیند که ؛ اوضاع واحوال داخلی را به یک جنگ عیار تمام مبدل نموده است...ا

امتیازات وسهم حکمتیار دررژیم کرزی:_ اسنادی ارائه گردیده است مبنی بر اینکه:"...سابقه دار ترین وبا نفوذ ترین افراد گلبدین در دستگاه دولتی؛ در داخل دیوان ارگ ریاست جمهوری؛ شماری از اعضای کابینه وتعداد زیادی به سطح معینان وزیر؛ به سطح جنرالان وافسران نظامی در(اردو-پولیس وامنیت واستخبارات)؛ یک تعداد والیان وولسوالان در ولایات وبرخی مسئولین درجه اول ادارات مستقل در دولت کنونی؛ اطراف رئیس جمهور وتیم تمامیت خواه کرزی را؛ اعضای حزب اسلامی حکمتیار تشکیل میدهد. میتوان از اعضای سابقه دار حزب اسلامی حکمتیار مانند: کریم خرم رئیس دفتر ریاست جمهوری؛ ارغندی وال وزیر اقتصاد؛ فاروق وردک وزیر معارف؛ سباوون وزیر مشاور؛ جمه خان همدرد والی پکتیا ؛ وعمر داودزی سفیر افغانستان در پاکستان وده ها تن دیگر به سطوح مختلف در دستگاه فاسد -فاشیستی دولت نفوذ داده شده است که بمثابۀ مهره های فعال آشوبگر وجنجال بر انگیز گروپ کار تیم تمامیت خواه فاسد-فاشیستی دولت کنونی را اسیب پذیر نموده وبطور موئثر در تبانی با پاکستان وهمکاری با استخبارات نظامی ان-ای-اس-ای وعربستان وسپاه قدس ایران در کاندیداتوری حکمتیار در انتخابات آینده بعد از 2014م ریاست جمهوری افغانستان؛ نیز فعالیتهای مشترک تشدیدی گسترده ای را به پیش میبرند تا یک حکومت دست نشانده را برای پاکستان تشکیل دهند....وتلویزیون بیرون مرزی نیزبنام"پیام افغان"مربوط به اعضای حکمتیار؛ آقای عمر خطاب برای این کمپاین به نفع حکمتیار نشرات آغاذ نموده است...این منبع تأکید میورزد که حکمتیار: یک شخص مغرور، متعصب، مطیع،، نوکرمنش، فریبکار، بنیاد گراسلامی افراطی، قومگرا وقبیله پرست، وچهرۀ توطئه گر ومر موز است که در هر شرائیط نظامی-سیاسی موقعیت خود واز حزبش را تغییر داده وبه بازیهای گونا گون استخباراتی وسیاسی متوسل میشود. وعمرش در خدمت -ای-اس-ای- سپری شده است واما در همه اقدامات خود نا کام وبد نام بوده است...نه به قانون ، نه به مشارکت ملی ودموکراسی ونه به جامعۀ جهانی ونهاد های مدنی وحقوقی ونه باور به منافع ملی ونه هم احترام به مردم وملیتهای مختلف در افغانستان ونه هم به صلح وثبات عقیده مند است...!؟(16)--.ا   

بروی این واقعیتهای تکذیب ناپذیر وعینی تأریخی وشهادت مردم؛ حکمتیار یگانه جنایتکار تشنۀ قدرت است ودر هر رژیم تلاش نموده تا خودش درمقام اول وشخص اول قرار بگیرد. وتا حال ده ها نماینده وهیئت در دولت کنونی فرستاده ونفوذ داده ومصروف به قدرت رسیدن خود است وشب وروز توطئه ودسیسه میچیند- ومضحک تر از همه آنست که با همۀ این جنایات وفساد وفجائیع طراز مافیائی حتا شنیده میشود که به کمک استخبارات دشمنان خارجی معلوم الحال افغانستان خود را به ریاست جمهوری هم شاید کاندید نماید..!؟ زیرا او میداند که در جامعۀ قبیلوی وقبیله سالاری با بکار برد ابزار دینی( ریش عمامه وتسبح و دلق وسجاده وریا و...)هرجنایت کار، دزد ورهزن، قاتل وتیروریست  فاسد وخائین ملی وجاسوس  ومتجاوز وغاصب دارائیهای ملی و...به قدرت رسیده ویا رسانیده شده بالای این جامعۀ بسته وسنتی کور کورانه تحمیل گردیده امده است که بعد از چشیدن" ضربۀ به اصطلاح سوتۀ کور بر فرق خود .!" پشیمانی وندامت بعدی نیز سودی نبخشیده وجز اینکه به داد وویلا وتحمل رنج واستم استکبار واستبداد تکراری ان؛  بیشتر افزوده وباعث بقا وادامۀ انواع  ظلم وستم گردیده؛ دیگر پی امدی نداشته است...!!ا

توجه شمارا در یک بازی محیلانۀ جدیدی که طبق اهداف دورنمای جنگ افروزان بخاطر بقا وحضور خارجیها وادامۀ جنگ در کشور از سوی حکمتیار ویاران بلی گوی ان ؛چه ماهرانه میخواهند براه اندازند جلب مینمایم وان اینکه: قطب الدین هلال یکی از اعضای ارشد حزب اسلامی حکمتیار در گفتگوی اختصاصی با آژانس خبری پژواک با بیان این مطلب که میگوید: "..شک وتردیدی وجود دارد که خارجیها نمیخواهند صلح وثبات در کشور تأمین شود... ومی افزاید که شاید خارجیها منفعت شانرا در ادا مۀ جنگ در افغانستان میبینند..."(!؟)--(17)-- وشما در اینجا خوب متوجه شده میبینید که؛ گلبدین حکمتیار ویاران جنایت کار وجنگ افروزش گویا این مطلب را امروز اختراع وکشف نموده باشد؛ چگونه ودستوری زمینۀ حضور وبقای خارجیها را با شعله ور نگهداشتن جنگها که در محور اهداف همه جوانب به جز مردم افغانسان قرار دارد؛ سخنان خودرا پیرامون آن به یک دیگرزبان به زبان پاس داده زمینه سازی به آ غاذ جنگ مینمایند..!- یعنی به سخن دیگر؛  الف  :  _   میگوید که :شاید خارجیها منفعت شانرا در ادامۀ جنگ در افغانستان میبینند...!؟ یعنی به مفهوم عام ان  معتقد میگردد که جنگ ادامه داده میشود ..وحکمتیار هم در راستای همین اهداف وسخنان هلال و اهداف خارجیها رسمأ جنگ با هزاره وشیعی وسائیر ملیتهارا در افغانستان همزمان اعلام میدارد که ؛ امادگی وخوش خدمتی ودر یافت امتیازات کلان از این غلامی ومزدوری خود  را در این رابطه درنظر گرفته است...!؟   ب  :  _ بخاطر انکه دیگربهانه برای ادامۀ جنگ بعد از 2014م  اصلأ وجودندارد وبه حکمتیار وظیفه داده میشود که راه دیگرجنگ راجستجو نماید که این راه اندازی جدید جنگهای خونین نسلکشی است که نخست  هزاره وشیعی را هدف گرفته است که در قدمه های بعدی ان  تا اخرین ملیت کوچک تحت استبداد غیر همتبار گلبدالدین حکمتیار ادامه یابد ؛ زیرا در ان هیچ باکی نیست که بالا تر از(62 درصد) از ملیتهای تحت استبداد ازبین برود وحدود(35-38درصد) هم تبار ویا قوم حاکم خود او در ترکیب نفوس کشور زنده بماند ؛مانند انکه امیر عبدالرحمن نیز تلاش کرد تا موئفقانه بیشتر از (62 در صد هزاره)را قتل عام ونسلکشی نموده  واز وطن فرار دهد واز ایشان چندین کله منار ها نیز سا خته بود!؟ ؛ اما مهم انست که معاملات  حکمتیاراین تجار خون انسان در لباس (دین ومذهب وجهاد!؟)   در اینجا جامۀ عمل بپوشد تا امتیازات تعهد شده را صاحب شود...! ورنه پیش از پیش چرا چنین  جنایات وجنگ خونین جنوسایدی را با اعلان رسمی بگونۀ  تهدید امیز ودهشت افگنانه بالای یک قوم حمله میکند وبه زعم خود وهم وترس ودهشت در جامعه ایجاد میکند!؟؟؟؟--ت  :  __  آیا این خائینین ملی با اعلان پیش از پیش یک جنگ خونین  نسلکشی -مذهبی بعد از2014م  به حضور دوبارۀ خارجیها چراغ سبز روشن نمیکند!؟؟؟؟--   ث  :  _   واز همه مهم وجالب انست که آیا با این اعتراف خود این جنایت کاران جنگی ویگانه ابزار ووسیلۀ جنگ افروزان خارجیها در راستای همین اعتراف خود که حکمتیار در روز عید سعید فطربا اعلان جنگ خونبار نسلکشیونابودی ملیتهای تحت استبداد هزاره وسائیرین را چون زنگ خطر به صدا می اورد ؛ با سخنان قطبالدین هلال وشایعات  ادامه جنگ که همه روزه  در رسانه ها نشخوار میگردد وبه بازی گرفته شده وذهنیت عامه پیوسته تحت کنترول قرار گرفته است؛  ایا همه باهم همسو ویک هدف را افاده نمیکند!؟؟؟- حکمتیار باید بداند که؛ نخست این ملیتهای قهرمان جنگجو جنگ افروز وجنایت کار نیستند ونمیخواهند برادر کشی نمایند؛ وثانیأ؛ خون در پیکر خلق نیمه جان خسته از جنگ دیگر بکلی خشک شده است، وثالثأ- اگر ترس وبیم از خدا وآخرت خود که معلوم نیست چقدر باورمند هست؛ وجود نداشته باشد؛ زیرا  که این اعلامیه صد درصد ضد آیات قرانی وکتاب اسمانی است؛ویا  حد اقل اگراز وجدان انسانی ویا ترحم انسانی اگر چیزی  باقی مانده باشد وترس از مردم وقهر مردم واز توفان اشک واه وضجه ونالان زنان واطفال وپیچه سفیدان ؛ از غذب وخشونت وخشم انقلابی توده های ملیونی و به زنجیرکشیده واز این سیل خروشان غیر قابل مهار وتباه کن وهستی آفرین باید بترسد وچشم شرم  وحیا داشته باشد و اگر از عواقب ناگوار نابودی مردم ووطن بیم واعتنائی ندارد؛ باید عواقب خود را بسنجد وبه خود وبه هواخواهان خود باید رحم داشته باشد؛ در انصورت نشود که بجای هزاره ویا این ملیتهای تحت استبداد که  در طول سده ها همه چیز خودرا به همینمنوال از دست داده اند  نه سیاست ،نه قدرت ونه اقتصاد وفرهنگ همه  توسط زمامداران قبائیلی غصب و به غارت رفته است   و در این جنگ هم هیچ چیز دیگری باقینمانده است که  ازدست  بدهند ؛ به جز زنجیرهای استبداد نژادی وزبانی وتبعیضی!؛ ونشود که  چون امواج توفنده هست و بود شما جنایتکاران؛  اموال و دارائیهای غارتی  شما یکجا با جانیان وقاتلان وجنگ افروزان مزدور شمارا چنان بروفند  که -ای-اس-ای هم  در پناه دادن خود عاجز بماند وهرگزاین عبرت را نیز تأریخ فراموش نکند ...! -با تأسف این راهی راکه انتخاب نموده است راه غیر انسانی وغیراسلامی وضد بشری است وپاسخ ان هم نهایت سخت است..!  پ  :  _  این حقایق روشن وتکذیب ناپذیر به وضاحت به اثبات میرساند که حکمتیار الۀ دست خارج ووسیلۀ تأمین منافع ان بوده است. زیرا که برای ادامۀ جنگ وشعلور نگهداشتن ان بعد از2014م که اساسأ باید جنگ ختم شود ودلیل دیگری برای ادامۀ جنگ وخونریزی وجود ندارد؛ الترناتیف غیر قابل انکار ان اتومات  باید که اشتی ملی،مشارکت ملی وایجاد وحدت ملی وبه رسمیت شناختن ملی یک دیگر وتحمل یک دیگر ودر کنار امدن با یک دیگر واحترام به هوئیت یکدیگر است که؛ جای جنگ وخون ریزی وکنار رفتنها را بگیرد؛  در غیر ان دیگر التر ناتیف عملی وسازنده وجود ندارد؛ واگر هست او تجزیۀ صد درصد افغانستان است که در ان صورت نیز این ملیتها چیزی ندارند که ببازند واز دست بدهند..!!! اما حکمتیار یگانه شرر انداز جنگ افروز در طول جهاد خونین وننگین خود بوده وبه دستور -ای-اس-ای- مصمم ومتعهد است باید که جنگهارا شعلور نگهدارد. زیرا پاکستان؛ وهابیون سعودی وجنگ افروزان خارجی تاکتیکها وروشها جهادیی ویا جنگهای خودرا  تحت عنوان جهادی واسلام؛ تغییر جهت داده اند وصریحآ راه دیگری از ادامۀ جنگ که او نسلکشی-فاشیستی-مذهبی است که برای بقاء وتأمین منافع پاکستانیها وخارجیها توسط حکمتیار که بهترین ابزار ومزدور در طول عمر خود بوده است براه انداخته خواهد شد. زیرا که بدون تأمین منافع بویژه پاکستان هر گز صلح وثبات و امنیت وارامی را مردم افغانستان به چشم نخواهند دید که این مسئله باعث ادامۀ جنگ و منجربه تجزیۀ افغانستان خواهد گردید ...!!ا

باقیدارد.......و

 

اول/سپتمبر/13

 







September 2nd, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات